کدخدا و مش باقر تصمیم می گیرند لیلا را با عین الله ازدواج کنند اما صمد مداخله می کند. او لیلا را می گیرد و با هم به شهر فرار می کنند. آنها در آنجا با یک زن و شوهر سامی و لیلی ملاقات می کنند که شبیه آنها است و جای خود را عوض می کنند. اکنون صمد و لیلا مانند آنها در شهر هستند و زن و شوهر دیگر برای شپش به روستای خود برمی گردند. این باعث ماجراهای خنده دار تری برای هر دو زوج می شود.
No artwork of this type.
No artwork of this type.
No artwork of this type.
No artwork of this type.
No artwork of this type.
No artwork of this type.
No lists.
No lists.
No lists.
Please log in to view notes.